کیان و پارک و بازی
پسر خوبم سیری از پارک نداری. روزی ده ساعت هم پارک بری بازم میگی " مامان میشه هفتاً (لطفا) بیریم پارک؟" میگی بریم پارک مرداویج! میگم نه اون به ما دوره با بابابزرگ برو. خب پس بیریم پارک کوچیک! نمیدونم چرا پارک نزدیک خونمون اسمش شده پارک کوچیکه با اینکه خیلی بزرگتر از خیلی از پارکهاست؟ نظر توئه دیگه. خیلی وقتها ساعت 8 شب راضیم میکنی بریم پارک و ساعت 10 به زور و ناراحتی و غصه میای بیرون..خوشت اومده تازگیها که غذا بیارم برات و تو پارک بخوری. توپ بازیم تو پارک دوست داری و اگه زورت بهم برسه موتورتم میبریم. بابا بزرگ که میاد مهد دنبالت حتما باید ببرتت مهد وگرنه غوغا میشه. با اینکه هوا تو ظهر گرمه و خیلی هم اذیت میشند ولی میبرنت. ...
نویسنده :
مهسا
9:42